بی قرار توام و در دل تنگم گله هاستآه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاستهمچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آبدر دلم هستی و بین من و تو فاصله هاستآسمان با قفس تنگ چه فرقی داردبال وقتی قفس پرزدن چلچله هاستبی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن استمثل شهری که به روی گسل زلزله هاستباز می پرسمت از مساله ی دوری و عشقو سکوت تو جواب همه ی مساله هاست!
فاضل نظری